جشنهای باستانی نمایانکر همبستگی اقوام وملیتهای تمدن اریایی
علی رستمی علی رستمی

 جشنهای باستان پیوند عمیق با پیروزی انسان برای دفاع ازخودوهمنوع خویش علیه نیروهای طبیعی وغیر طبیعی دارد. مراحل ابتدایی انسانها که هنوزبهرمز واسرار طبیعت ونیروهای مافوق خویش پی نبرده بودندوازان هراس داشتند.اهستهاهستهدرمراحل بعدی تاریخ ،اسرارانهارا درک کردهو بالای نیروهای قهرامیزانها غالب میشدند.اینموافقیت بزرگ باعث احساس شادمانی شده ،انراجشن پیروزی میگرفتند. به مرور زمان  این جشنها به  روح وروانیانهاتاثیر گذاشته ،به سنت وعادات مردم تبدیلگردید.باپیدایش تمدنهای محتلف در سیر تاریخ  در وجود شاهان وسلاطینورهبران دینی ومذهبیهرکدام برای زندهگی بهتر برای پیروان خویش که براساستغیر،تحولات موسمی درطبیعیتبوجود می امدو برای مردم پیام اور زند ه گی نو،بهروزیوسعادت میشد؛ازفرارسیدنوی در سالهای بعدی با شادمانی وپایکوبیها محلی جشن  برپا مینمودند، که این جشنهادرسیر تاریخنسلی به نسل تا امروزانتقال یافته وانرابمثابه میراث پر غنای نیاکان خویش دانسته وازان تجلیل بعمل می اورند. این دستاوردهای باستانی جزو فرهنگ وهویت ملی مشترک ،اقوام ، قبایل وملیتها مختلفاریایی، از جمله درکشورما افغانستان محسوب می شود.

 کشور ما افغانستان با قدامت  تاریخی در گذشته هابنامهای"اریاناویاایریانا"با حفظ تمدن پر عظمت خویش، از دریای اموشروع الی رودسند امتداد داشت که برزگترین شهرها ووادی های تاریخی شامل قلمرو ان میگردید. این قلمرو بزرگ باستانیدارای قبایل اقوام مختلف با زبان ها وگویشهای مختلف امادارایخاستگایمشتر ک هستند که همیشه باشند گان اینمرزوبومانرا به افتخار یاد نموده و هویت ملی خویش میدانند.   سرزمین ما افغانستان ؛ از لحاط تاریخی به حوزه بزرگی تمدنی تعلق دارد.شاهد سه تمدن جهانی از قبیل مذهب زردشت ،مانی وبودا می باشدکهدرقلمرواریانا بزرگ تولد ویا پرورش یافته است کهبقایای ان تا هنوز درافغانستانوهمسایه های ان زنده است کهدرسیرتکامل تاریخباعث نیک نامی،سرفرازیوافتخارات باشند ه گان این مرزوبوم گردیده است.اینتمدنهااز خود  سنتها ،قوانین وجشنهایبخصو ص داشته که برای ما بمیراث مانده است، ازجمله این چشنها که تاامروزاز شهرت وشناخت بین المللی برخورد دارا مبیباشد،چشن باستانی نوروزاست. در نزد سازمان ملل متحد بمثابهجشنهای بزرگ تاریخی ثبت می باشد. همچنان جشنهای دیگری مانند، مهرگان وسده بود که هرکدام دارای فلسفه های معین را دارا می باشد. ودر فصول مختلف  تجلیل وبرگزار میشده است.متاسفانه دو جشن اخیر نسبت تعصب وخصومتهای دینی ومذهبی  تجلیل  نمیگردد.

 جشن نوروز یکی از جشنهای بزرگ ملی ما بوده که نهتنها درکشور ما بلکه در (12) کشورهای جهان بمثابه روز باستانی با اجرای ایینهای محلی، تجلیل واستقبالمیشودو این روز بمثابه جشن بزرگی تاریخی  به تاریخ23فبروری سال 2010  از طر ف سازمان ملل متحد بمثابه جشن بزرگ تاریخی که بوسیله "300ملیون"باشندگان کشور های جهان استقبال می شود برسمیت شناختهودر تقویم خود شامل نمود.

در مصر قدیم فصل بهار را، ازدواج زمین واسمان دانسته ،که ثمره انرا باران وسرسبزیوحاصلات فراوان را، در سال جاری پیشگویی می گرداند.

جشن نوروز با سرودها ،پای کوبی ــ رقصها واتنهای ملی در افغانستان از سالیان درازی از طرف مردم ما در نقاط مختلف با مراسم جداگانه محلی تجلیل شده،وازویپذیرایی باشکوه مینمایند.

سنتهایوقواعد این جشن باستانی قبل از فرارسیدن وبعد از ان با مراسم خاصی محلی اجرا میگرددکه بعضی ازاین مراسم راچنین نام گذاری نموده اند: اخرین چهارشنبه اخیر سال بنام" چهارشنبه سوری" یاد نموده  از طرف شب مردم اتش برافروختهواز بالای ان میگذرند. این مراسم پیوند دارد به گذشته های دور که مردم به اتش احترام داشته کهروشنایوصفایی را بوجوداوردهوعنصرمضرهرااز بین می برد.

"میرنوروزی"ویا پادشاه نوروزی یاد میشود.این مراسم پیش از نوروز اجراء میشود که یک نفر بنام پادشاه با مراسم خاص محیطی از جانب سران قومی وبزرگان محل انتخاب ویا انتصاب میشود، این شخص الی پایان نورورز پادشاه بوده.  دراین مدت از همه احکام وصلاحیتهایامرانه برخودار بود وهر امر را که حکم نمایدقابل اجرا است.

مراسم دیگری ،عبارت ازمحفل پختن سمنک است:که بوسیله دختران وزنان در شب نوروزصورت میگرد . دختران جوان با خانوادهاواقارب خویش ،دور هم جمع شده ،با مراسم خاص انر از جوانه گندم که قبلأتهیه شده پخته میکنند. دروقت پختن ان سرود ذیل رایکجا میخوانند: سمنک دردیگما کفچه زنیم

دیگران درخواب ما دپچه زنیم

همچنان در شب نوروز خانواده ها غذا هایلذیز شیرین مانند:کلچه نوروزی ،هفت میوه  تهیه نموده در شب نوروز ویافردای ان که " نوروز" میباشدنوش جان مینمایند. غذاهای دیگر ی که دراین شب ازجانباکثریت ازخانواده ها تهیه می شوندعبارت از: ماهی جلبی ، سبزیچلوبامرغ سفید میباشد.

قبل از نوروز مردم  لباس نوتهیه نموده و"خانه تکانی" مینمایند.تا دراین روز خجسته بالباسها یجدیدومنازل پاک "جشن نوروز"راتجلیلواستقبالنمایند.

همچنان دراین روز مراسم محلی از قبیل بزکشی، پهلوانی، اسپ دوانی، چوب بازی، توبدندنه  ،اتن ـ رقصهای وسرودهای محلی با خوشی وسُررور بر پا میگردد.

در ولایت بلخ شهر مزارشریفازاین روز بنام" میله گل سرخ" و بلند نمودن "جنده سخی" تجلیل بعملمیاورند .

دیگر ازسنتهای این جشن نوروزی، روزی بنام "سیزده بدر" است که در روز سیزدهم نوروز بانوان دختران جوان ونوجوانان یکجا با پسران به بیرون شهر در پارکها وباغها رفته بالای سبزهاینورسیده گشت وگذارنمودهوانرفال نیک گرفته تا  درسالنودرزندگی به ارزوهاوشادمانی های بیشتری نایلایند.

از جملهءدیگر جشنهای تاریخی جشن مهرگاناست:اینهمیکی از جشنهای قدیم سرزمین ارایایی بوده که درفصل خزان واغاز زمستان تجلیل میکردد. واین روز را بنام روز" مهر" کهدراول ماه مهرداد نطر به تقویماریایی  وهم بنام اغازظهر"مهر پرستی" یا ظهور "میتر"امیدانند. در این روز بنابر روایت شهناماه فردوسیکه:در همین روز فریدون یکی از پادشاهان پیشدادان بلخ به سلطنت رسیده وتاج شاهی بسر گذاشته است . استقلال کشور خراسان را از زیر سلطه ضحاک تازی کرفتهواستقلالانرا اعلام  نموده است طوریکه فردوسی بزرگ فرموده است:

    بروز خجسته سرمهر ماه  ــ     بسربرنهاد ان کیانی کلا

   دل از داوری ها بپرداختند ــ     بایین یکی جشن نوساختند

بعدن فریدون این روز را درپهلوی جشن سده ونوروز،"اغاز ماه مهر راجشن مهرگان" خطاب ونام گذاری نمود. از این روز سایر علمای کشور ازجمله:ابوریحانالبیرونیدراثارالباقیه ،ابن بلخی در فارسنامه، مسعودی درمروجالذهبوعبدالحیگردیزی در زین الخباروفردوسی در شهنامه ازاین جشن بمثابه جشن ملی سرزمین بلخ یاد نموده اند.

 

جشن سده:این جشن از طرف شاه بلخ هوشنگ پیشدادی ،برای اولین بار  بر پایی گردیده است. برای اینکه هوشنگ اولین باراتش را از اصطکاک دوسنگ  کشف نمودوانرا  هدیه خداوندی دانسته وان روز را جشن گرفت.

طوریکه فردوسی بزرگ گوید:

         یکی جشن کرد ان شب وباده خورد – سده نام ان جشن فرخنده کرد

زهوشنگ ماند این سده یادگــــــــار ــ بسی باد چون اودگر شهریــــار

این روز مصادف  است در برج دلو فصل زمستان  که برابر به روزهایاغاز" چله کوچک" که با افروختن اتش  پیش از اسلام در سرزمین خراسان(افغانستان امروزی) تجلیل بعمل می امد.مردم در دور اتش در شبهای دراز چله گردهم امده به سرود وقصه خوانی واشعارحماسی می پرداختند.

باشنده گان اریانا از قدیم الایام اتش را عنصر پاک دانسته که عناصرمضرهرا پاک  نمودهواز نور وروشنایی ان همه جا روشن می شود.ودر مذهب زردشت اتش بمثابهپاکترینومقدس ترین عنصر بشمار می رود.

طوریکه درمتون اثار تاریخیکشورتحریر شده است:" ملک الشعرادربارمحمودغزنوی، ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی، سلطان محمود ،برعلاوه ایکه تعصب" اشعری "مذهب داشت، از این جشن تجلیل بعمل می اورد".

این دوجشن اخیر برعلاوهقدامت بزرگ تاریخی وبا مفاهیم اخلاقی واجتماعیبعداز ظهور اسلام تجلیل ان در سر زمین ما منع شد. اگر کسی  به این امر دست میزد بنامهایزندیقوملحدــ کافر از بین  برده میشد.

اما نوروز نسب مفاهیم والای مادی ومعنویوقدامتبزرک تاریخی وحقانیت فلسفه اجتماعی ان برعلاوه تاخت وتاز های بی شرمانهگروپهاونظامهای ضد اجتماعی وتاریخی ملی  که علیه هویت ملی و تاریخی مردمان سرزمین ما با ابزار ووسایل مختلف کشورماقرار میگرفتند، زنده وجاوید مانده است .چون نورورز فضایل ونعمات  مادی ومعنوی برای شادمانی امرینوسلاطینمادی پرست، به ارمغان داشت.

با سپری شده هزارها سال از امروز ما شاهد هستیم که هنوز جشنهای باستانی بمثابه دستاورد بزرگ فرهنگی تمام باشندگان که به این حوزه تمدنی تعلق دارند وبالخصوص کشور ما افغانستان با داشتن تیره وتبار با زبانهای مختلف از این روز با شکوهمندی تجلیل بعملمیاورند.  در کشورما تمامخلقای ساکن اعم :از تاجک ، پشتون، هزاره ،ازبک،پشه ایی ،قزل باش،ایماق ترکمنونورستانیوغیره با وحدت ویکپارچکی در پهلوی هم با رسم ومناسباتمختلفی محیطی از این جشنها تجلیل مینمایند، که این خود نماینکرانست که ما دارای فرهنگ وتمدن مشترک تاریخی که هویت ملی ماراتشکیل میدهد، میباشیم.

خصوصیات فرهنگی را علمای جامعه شناسی چنین باز گو میمایند:"فرهنگ مجموعهءپیچیدهای است که در برگیرندهء دانستنیها ،اعتقادات، هنرها، اخلاقیات ،قوانین،عاداتوهرگونه توانایی دیگری که انسان به عنوان عضوی از جامعه درمی یابد وپرورشویاد میگرد ."

اقوام وملیتهای:پشتون ، تاجک، ازبک وهزارهوسایر اقوام دیگر از اعصار قدیم در سرزمین اریانا بزرگ ، خراسان وافغانستان در مناطق مختلفی بنامهای: زابلستان، سیستان، قندهار ، هزاره جات، کابلستان ، ترکستان،افغانستان، خراسان، بخاراسمرقندواصفهان، نیشاپور الی رود سند باهم زنده گی نموده وبناماقوام ارایایی نامیده شده اند. اما باحضور قدرتهای بزرگ جهانی مانند فرانسه ،انگلستان وروسیهتزاری برای تامین منافع خود به زوراینخطئه باستانی را به کشورها مختلفی تجزیه نموده وتحت اداره وتسلطخوداورداند.با تسلط مستقیم وغیر مستقیم خویش اختلافات قومی ومذهبی را سازماندهی وچاق نمودند.اغازگر این توطئه ها درکشور ما، عبدالرحمن این شاه دست نشانده وسفاک انگلیس بود. ازهیچ نوع ظلم واستبداد تاریخی بالای اقوام کشور بالخصوص مردم هزاره ،نورستانوسایرباشندگان کشور ماد ریغ نه ورزید . بر علاوه  گشتار ،زندانی وبرده ساختن غرض نفاق وتفرقهبیشتروتفوق نژادی بنام قوم ومذهب اقدام به غضب زمینهاوچراگاهایمواشییک قوم برای قوم دیگرنمود که به اثر این کردار جبارانه خود عقده های قومی رامیان باشنده گان کشوربوجوداوردهوگسترشداد،که تا امروزعقدهها ی ان در نزد عدهء از اقوام کشور باقی مانده است.مرحله دوم دروقتزمامداری محمد نادر"غدارملتانی اصل" پادشاهخونخواروددمنش افغانستان با همکاری اعضای حکومتی خود محمدهاشم، شاه محمود و گل محمد خان مهمند تحت نامهای گوناگون  واژه سازی  اختلافات زبانی وقومیرامانند اجداد خویش اغازوانرا گسترش داد،  هزاران وطنپرست روشنفکررا،به بهانه های گوناگون غرض  مخالفت برضد این عمل جبارانه خود؛ با زنجیروزولانهدرگنج زندان حبس نمودهویا به دهن توب بسته و به شهادت رسانید.ا

که این حرکات اثرات ناگواری درروندوحدتووفاق ملی میان اقوام مختلفکشوردرمسیرتاریخ بجا مانده است.

مرجله سوم زمانی است که مردمکشورما بعد ازسه ده جنگخانمانسوزاماده هستند تا بعد از خروج قطعات نظامی کشور های غربی دفاع مستقلانه از وطن رابدوش  خود بگیرند. اما دشمن مکاردوباره میخواهد بمانند دوران حاکمیت تنظیمهایجهادیکه بعد از سقوط دولت جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان ،درشهرکابل جنگهای قومی وزبانی را کوچه به گوچهاغازنمودند،تکرارشود. بااین جنگ خانمانسوز،هزاران انسان بی دفاع به شهادت رسیده ویا به کشورهای خارجی مهاجر شده اند.حتی در کانتینر های بنام لسان قوم مذهبافرادمخالف همدیگر را جمع نموده وانهارا به اتش سوختاندهاند؛بنأ بازهم دوباره می خواهند برای تداوم قدرت خویش، بافیصله های بی مسوولانهوخاینانهاختلافات قومی را بنام استفاده ازواژهای خارجی وبیگانه ، مشتعل ساخته یکبار دیگر جنگ برادر کشی را اغازوبه جهانیان نمایش دهند که درافغانستان  بدون عساکر جامعه بین المللی نمیتواند، ثبات وصلح تامین گردد. تا توانسته باشندبا حضور انها قدرت مافیایی خودراحفطنمایند.براین اساس رییس جمهورافغانستان اقای کرزی بوسیله دستهء مخصوص خود برای بقایای نظام خود تفرقه میان اقوام باشنده گان کشوررااغاز نموده و دست به توطئه وتخریب هویت فرهنگی عده از اقوام کشورکه گویا واژه های بیگانه را در نشرات رسانه هاازقبیل:مصاحبه ها ،نوشتارهای ادبی وشفاعیبکار برده می شود ،جایز ندانسته؛ ممنوعیت استفادهانهارا تصویب وبهرسانه ها غرض کنترولابلاغ ها داشتهاست.این عمل باعث تشنج وتشتت فکری عده از مردم کشور ماگردیده است . طوریکه تاریخ شاهد است، هرزمانکه نیروهای ملی ومترقیونمایندگان اقوام قبایل کشور بسوی وحدت ملی ووفاق ملی گام میگذارند، دشمن سیاه وحیلهگرمکاراعمالخودرا غیر مستقیم بوسیله حامیان فرمان به گوش خود با خلق نمودن حوادثهای نابهنجار از ان جلوگیری وسدراهانهاقرارمی گیرند.زمانیکه مردم ما اعم از پشتون ، تاجک ، هزاره ، ازبکوترکمن ،قزل باش وایماق دریک جبهه واحد برضد اشغالکشور توسط انگلیس علیه وی برای استقلال کشور قیام نمودند دسیسه مذهبی را بنام شعیهوسنی دامن زده که تا از موج خروشان قیامهای مردم علیه خویش ممانعت کرده وانرا سرکوب نماید .اما اتحاد وهمبستگی مردم ما از هم نه پاشیده بلکه تمام دسایسوتوطئه ان تحت جبهه واحد خنثی وپند تاریخی برایش داده شد.

این بار میخواهدیکبار دیگر باتفرقه  زبانی اختلافات قومی را تشدیدنمودهوکشور را بسوی بحران جبران ناپذیرسوق دهید.هرنوع عمل تشدید امیز برای تسریع این روند خاینانهوارتجاعی بوده وبهنفع دشمنانکمین نشستهءطالبانی ، پاکستانیو ایرانی  خواهد بود.

طوریکه متون تاریخی گواه این امراست که فارسی ودری خاستگاه مشترک وزبان واحد بوده وهیچ گونه بیگانکی باهم ندارد. قبایل عرب وحامیانانهابود که بعد از سیطره دین اسلام این اختلاف را بمیاناورده وانرا بنام زبان"دریوزبانعامیانه"تقسیمنمودند.حالانکه واژه های دری ـ فارسی  که امروز اسکان رهبری دولت انرا بیگانه میداند .در تمام اسناد تاریخی وادبی از جانب شعرا ونویسنده گان ماکار برد داشته، جزو افتخارات فرهنگی اقوام باشنده گان کشور ما محسوب میشود.ممنوعیتوتغیرواژه به صلاحیت واختیارفردویاگروپیکه خارج از حوزه فرهنگی باشد ،نیست. تصمیم گیری دراین مورد بعدازپژوهش تاریخی ادبی وعلمیاز جانب  نهادهای فرهنگی یا"اداره فرهنگستان ویا اکادمی علوم" ممکن است ودرغیر ان هیچ ارگان دیگری عهدهداراینصلاحیت نیست. فارسی- دری وسایر گویشهای زبانی تیروتبارکشورما خاستگاه مشترک داشته و ازیک ریشه بمانند درخت اب خورده رشدو تکامل یافته است. تنها کوچ کشیهاومهاجرتهای ضروری وجبری باعث شده که تا نظر به محل ومنطقه لهجه های مختلف بوجوداید.

نماینگر هویت ملی همه تیره وتبارها ی افغانستان،شاهدان جشنهای باستانی استکه در درازنای تاریخ از نیاکان خویشبمیرا ث گرفته وانرایکجا با علاقمندی وسر شار از روحیه میهن پرستی وملی همه ساله دوش به دوش هم تجلیل مینمایند.

مستحکم باد وحدت ملی خلقهای افغانستان.

 

ماخذ:

افغانستان در مسیر تاریخ ،اثر زنده یاد غلام محمد غبار

نام وننگ ، اثر نویسنده فرهیخته وطن سلیمان راوش


March 17th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي